جواب را نه در گذشته و نه در آینده که باید در همینجا و حالا جستجو کرد امروز ناآرامی را در این منطقه باید معنا کرد. منطقه ای که تمایل دارد ضعیف باشد اما قدرت به نظر برسد تا اینکه قدرت باشد و ضعیف به نظر برسد!!! دیدگاه هایی وجود داشته و دارد که به صورت مسری انتشار پیدا کرده و به این وضعیت دامن زده است. صحبت این منطقه با غرب از جنس قدرت نرم و اقتصادی نیست بلکه تمایل به قدرت زور و نظامی است! اینجا بیش از آنکه حرف از اختراع باشد حرف از انتقام است اینجا وطن پرستی در مبارزه سخت معنا میشود. افرادی میخواهند مدنیت را به عمل بیاورند اما عده ای با تردید جدی ناامیدی را به بدنه این جغرافیا تزریق میکنند.! و از طرفی خاور میانه پر از برخوردهای دوگانه است شاید علت این همه بی ثباتی همین باشد چیز دیگری نمی توان گفت.
مشاوره فرایندی رودررو، تخصصی و دلسوزانه است که در طی آن مشاور با ارتباطی حسنه مراجع را می شناسد و او را به خودش می شناساند تا رهبری و کنترل امورش را به عهده بگیرد و مسئولیت انتخاب هایش را بپذیرد.
اما در این بین مشاورینی هستند که حتی با داشتن ظاهر و مدرک به خاطر اختلالات شدید در سیستم آموزش و گزینش کشور به این فضا راه پیدا کرده اند و در حالی که هنوز تناقضات و مشکلات درونی خود را با خود، دنیا و دیگران حل نکرده اند می خواهند برای رسیدن به پول بیشتر و محبوبیتی فزاینده سلامتی دیگران و شرف خود را به بازی بگیرند. این افراد همان مشاورنماها هستند که گاهی از هر قشری با هر تخصصی هر مشاور ای را می دهند و باعث نابودی و هدر رفت سرمایه های انسانی در یک جامعه می شوند. گاهی اوقات اینها افرادی بی سواد هستند که نه درک درستی از علم روانشناسی و مشاوره دارند و نه درک درستی از تغییر و تحولات دنیا و به همین خاطر بیشتر برای کسب محبوبیت به مشاوره دادن اقدام می کنند .
اما ویژگی های یک مشاورنما:
1. بیشتر از اینکه گوش کند حرف می زند.
2. از کلمات رومه ای ، تلگرامی و تبلیغاتی و جملات بزرگان که ارزش پیشگیرانه و درمانی ندارد خیلی حرف می زند.
3.شعار او "درآمد بیشتر زندگی بهتر" است.
4."نمی دانم" یا "فلانی از من ماهرتر است" در قاموس او نیست.
5. در ژست های دینی و مکتبی و یا روشنفکرانه و اروپایی غرق شده است.
و هزاران ویژگی دیگر که او را به اهداف پستش نزدیک می کند.
در طرف دیگر مراجع نما ها وجود دارند که یکی از دلایل بوجود امدن مشاورنماها را می توان همین مراجع نماها دانست. افرادی که با واکنش های هیجانی خود طرف مقابل را به وجد می آورند و او هم دست و پایش را گم می کند و هر کاری می کند جز مشاوره سالم و علمی!
مراجع نما ها چه کسانی هستند؟
1. هدف او از رفتن به سوی مشاور، گرفتن تایید برای انتخاب هایش است نه راهنمایی و کمک گرفتن!
2. او به دنبال معجزه یا جادوگری از طرف مشاور است.
3. کنترل زندگی را در دست خود نمی داند و به شدت خرافاتی است.
4. به مشاور اعتقادی ندارد و این علوم را مسخره می کند.
و هزارن ویژگی دیگر که از این افراد موجودی می سازد خودخواه و بی مسئولیت که فقط می خواهند به هر قیمتی زندگی کنند
سیدعلی اصغز حسینی(روانشناس بالینی-MA)
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه ی 206 نهج البلاغه می فرماید:
"انی اکره لکم ان توا سبابین،"
در جنگ صفین که بعضی یاران، شامیان را دشنام می دادند حضرت می فرماید خوش ندارم آنها را دشنام دهید و اگر حال آنها را توصیف می کردید به سخن راست نزدیک تر و عذرپذیر تر بود!خوب بود به جای دشنام دعا می کردید : خدایا خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنها را اصلاح بفرماو آنان را از راه گمراهی به راه راست هدایت بفرماتا آنان که جاهلند حق را بشناسند و آنان که با حق می ستیزند پشیمان شده و به حق بازگردند.
در میان همه ی قضاوت ها ، تهمت ها و پیش فرض ها و استدلال های درست و غلط در گوشه ای از ذهنمان باید بنویسیم شاید فکر من در این مورد غلط باشد.
پژوهشی ثابت کرد آنها که در ذهن خود به این فکر نمی کنند که احتمال غلط بودن عقایدشان حتی با درصد کمی وجود ندارد زندگی شادی ندارند.
شخصیتی به نام سید حسن آقامیری حرف هایی می زند متفاوت و جدید نسبت به انی که تاکنون بر منبر سوار می شده اند و اظهار نظر میکرده اند.می گوید جهالت به معنای ناتوانی است نه نادانی ! اینکه طرف می داند حق کجاست و خود را به نشنیدن و ندیدن می زند!! البته حرف های ایشان را قبلا از زبان علامه ی بزرگوار آیت الله محمد حسین حسینی طهرانی و فرزندشان رض شنیده بودم اما این فرد به خوبی از عناصر پذیرش،آگاهی و تفکر انتقادی برخوردار است. او می رود و از نزدیک در کشورهای کمونیست مثل کره جنوبی و چین میبیند یک بودایی و یا یک بیخدا اگر حرفی منطقی را ببیند و یا بشنود با تمام وجود می پذیرد و به صورت بی دریغ محبت می ورزد . او میگوید این تیپ آدم ها به یک جایی رسیده اند که یک چنین فهمی به آنان داد هاند. او می گوید امروز انسان ها در برابر حق واقعا خاضعند و این را بدانیم که در خیلی از مسائل علوم انسانی خیلی ازما جلو زده اند طرف دلال است ولی صداقت دارد! و ما فقط در الفاظ مانده ایم!!!!
بله ملاک در قرآن و احادیث معتبر صداقت و امانت است.
هیچ جنایتی با هیچ ادبیاتی قابل اغماض،چشم پوشی و توجیه نیست و همچنین هیچ سواستفاده از جنایتی رخ داده تحت عنوان هیچ نیت و فکری، انسانی و قابل قبول نیست. کسی کشته شده این یک جنایت است حالا توسط یک فرد باهوش و تحصیلکرده و شهردار و یا یک لات خیابانی!!!
حزبی کردن این مسئله هم یک جنایت است و یک عادی سازی آن جنایت!!
برای ما عبرت گیری مهم است
از خودمان و دیگران بت نسازیم
البته به اینگونه مسائل فقط نباید حقوقی نگاه کرد / انگیزه ها، دست های پنهان و مسائل پشت پرده بسیار مهم است. قضاوت سریع کاری انسانی نیست.
درباره این سایت